با سلام و عرض ارادت
یک نکته از باب یادگاری ما به شما: انسان باید در مقام امر به معروف تعصبی و موردی عمل نکنه / خونسردی و آرامشت رو حفظ کن چرا که همه ما مأموریم به وظیفه و نه مأمور به نتیجه / شما برای هر سوالی که از شما پرسیده میشه یک جواب درست و عالمانه بدست بیار و برا مخاطب مورد نظر بازگو کن ( این نکته رو هم فراموش نکنید که نحوه چگونگی بیان، خود یک هنره و باید به اون هنر دست پیدا کنید تا تاثیر کلامتون بالاتر بره ) شما تیر رو بندازید، به هدف نشستنش با خدا / حال چه طرف بخواد قانع بشه یا سر حرف خود باشه / چرا که ظرفیت پذیرش در اشخاص متغیر است، بعضی ها زود به حق میرسند و بعضی ها کمی دیرتر به حق و مقصد میرسند – لکن شما در مقام پیک الهی هستین و در این بین صبور باشید و خونسرد و به دوستانتون فرصت بدید / و بدانید و یقین داشته باشید که اگر در تحمیل نمودن حرفت اصرار ورزی از دایره اخلاص خارج شده و خدای ناکرده وارد مرز ممنوعه غرور و خودخواهی می شوید!! لکن بزرگان فرمودن: در جواب دادن نیت تان را خالص کنید و برای رضای خدا به او جواب دهید و از جدل بپرهیزید / انشاءلله که بر تاثیر نفوذ کلامتان افزوده خواهد شد ( هر آنچه که از دل برآید / لاجرم بر دل نشیند ).
============
جواب ما به شما کمی طولانیست چرا که دوست داشتیم و بسیار مشتاق بودیم که در این زمینه بیشتر اطلاعات داشته باشید و خودتون رو مسلح به این علم کنید / در پایان خود شما می تونید مطالب را خلاصه کرده و دسته بندی نموده و برای دوستان بازگو نمایید / امیدوارم مورد قبول شما واقع گردد. انشاءلله
=============
پیشگفتار:
در اصطلاح فقهی، توسل به معنای واسطه قرار دادن بین خود و خدا برای تقرب و نزدیکی به خداست. شیعه براساس آیات روشن قرآن مجید و احادیث ائمه‌ی اطهار و همچنین سنت پیامبر خاتم صلی‌الله علیه و آله وسلم به توسل معتقد است.
اما در دیگر سو سالیانی است که گروهی به نام وهابیت به وجود آمده است. آنها خود را پیرو محمد بن عبدالوهاب می‌دانند. وهابیان به شدت مخالف توسل هستند. آن‌‍ها کسانی را که به مقربان الهی مثل پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله متوسل می‌شوند، مشرک می‌خوانند؛ غافل از آن که این اعتقاد، یکی از ریشه دارترین اعتقادات در میان شیعیان و بلکه تمام مسلمانان است. ( و در واقع طرح اینگونه سوالات از بعضی از مسلمانان و شیعیان، برداشت شده از تفکرات و عقاید فرقه ضالّه وهابیته، که بعضی ها دونسته یا ندونسته این حرف های لغو و شیطانی رو ترویج می کنند!! )
=============
معنای توسل:
توسل یعنی گرفتن ( وسیله ) برای نزدیک شدن به چیزی یا کسی.
اما در اصطلاح توسل، یعنی واسطه قرار دادن انبیاء، امامان و صالحان به پیشگاه خداوند.
============
فلسفه توسل:
توسل وسیله و واسطه قرار دادن چیزی بین خود و مطلوب است. وسیله جویی خود دو قسم دارد:

( نوع اول در امور مادی است. )
مثل آن که انسان برای رفع گرسنگی به غذا و برای رفع تشنگی به آب نیازمند است. البته در مورد سایر موجودات هم جریان به همین منوال است. یعنی هریک از آنها در رسیدن به کمالات نوعی خود، دست نیاز به سوی موجودات خارج از وجود خویش دراز کرده است. مثل آنکه از ابر باران فرود می‌آید و آن آب به زمین نیرو بخشیده، انواع گیاهان را می‌رویاند و حیوان از گیاهان تغذیه کرده و خود نیز سبب بقا و ادامه‌ی حیات انسان می‌شود. البته این نکته واضح است که در تمام این امور، خداوند حوائج را با واسطه برآورده می‌سازد ( چرا که دنیای ما، دنیای سبب و مسبباته ) و این فرمان خداوند است که برای نیازهای مادی به وسایلش مراجعه کنیم. مثلا برای درمان بیماری خود به پزشک مراجعه کنیم اما با این اعتقاد که این خداوند متعال است که بیماریمان را شفا می‌دهد. ( یا من اسمهُ دوا و ذکرهُ شفا )
( پس اگر قائل به شرک و کفر در امور واسطه نمودن باشیم پس دیگر نباید هنگام مریضی مان هم به دکتر یا پزشک مراجعه کنیم چرا که مراجعه کردن به نزد دکتر شرک و کفر است در حالیکه این حرف مضحک و نادرستیه!!! )
( نوع دوم توسل، در امور معنوی است.)
مثل آن که انسان‌ در زندگی اجتماعی‌اش دوست دارد به چیزی و یا کسی محبت ورزد یا علاقه‌مند است دیگران او را دوست بدارند.
یا اینکه خداوند برای هدایت مردمان به سوی آن‌ها فرستاده‌اش را می‌فرستد تا مردم با مراجعه به او به سوی خدای یکتا هدایت شوند.
همان‌طور که در عالم ماده نمی‌توان پرسید چرا خداوند متعال زمین را به وسیله‌ی خورشید روشن نموده و خود بی‌واسطه چنین کاری نکرده است؟ در امور معنوی نیز نمی توان گفت: چرا خداوند بندگان را مستقیما هدایت نفرموده است.
آن‌چنان که می‌توان مشاهده کرد در جهان هستی برای رسیدن به هر خواسته باید از وسایل مربوط به آن استفاده کرد. این اصل مشهود را اصل توسل می نامند.
===============
انگیزه‌ی منع از توسل:
مهمترین عاملی که سبب می‌شود که وهابیان از زیارت پیامبر اکرم و توسل به ایشان ممانعت کنند، ضعف منطق و برداشت نادرست از بعضی از واژه‌های قرآنی است.
یکی از واژه‌هایی که وهّابیان در معنای آن گرفتار اشتباه و خطا شده‌اند واژه ( شرک) است. شرک در لغت عرب به معنى شرکت در چیزى است و «شریک» همان همتا و همطراز است و در فرهنگ دینی شرک را به معنى شریک قرار دادن براى خدا در حاکمیّت و ربوبیّت تفسیر کرده اند.
متأسفانه وهابیان با برداشت نادرست از این واژه، هر کس را که از فردی دیگر انتظار کاری فوق بشری داشته باشد، مشرک می‌دانند بدون توجه به این که ممکن است خداوند متعال این قدرت را به او عطا کرده باشد. مثلا حضرت مسیح با اذن خداوند بیماران غیر قابل علاج را شفا مى داد و مردگان را زنده مى کرد. بدیهی است که نمی‌توان مراجعه کنندگان به مسیح را مشرک دانست و مسیح را تأیید کننده‌ی مشرکان!
==============
حال از شما سوال می پرسم؛
چرا در بدو خلقت آدم و حوا، فرشتگان به آدم و حوا سجده کردند؟! مگر سجده به غیر خدا شرک و کفر نیست؟! / چرا ما مسلمانان باید در هنگامه نمازمون رو به قبله کنیم و نماز بخونیم و سجده کنیم؟ مگه کعبه جز سنگ و آهن، چیز دیگریه؟! و مگه سجده بر سنگ و آهن شرک و کفر نیست؟! /
خیر / در این دو مسئله ( سجده فرشتگان بر آدم و سجده به سمت کعبه ) شرک و کفر نیست. چرا؟؟ ( چونکه خود خداوند مستقیماً به ملائکه هاش فرموده بود که به آدم سجده کنید ) و نیز ( به پیامبرش فرمود: که به سمت بیت الاحرام رو کنید و برایم نماز و سجده بجا بیارید ) و در واقع اطاعت از دستورات خداوند خودش عین عبادته و شرک و کفر نیست / بلکه موضوع شرک و کفر در جایی مصداق پیدا میکند که از جانب خداوند به ما دستور و امری نرسیده باشد ).
حال اگر در زمینه دعا کردن ((( اگر خود خداوند از ما بخواهد ))) که پیامبرانش، امامان و مقربان درگاهش رو واسطه قرار دهیم، آیا باز هم حرف و گله و شکایتی برای زدن دارید؟!! / با این حساب اگر کسی قبول نداشته باشد باید گفت که او ( کاسه ای شده داغ تر از آش!!! ).
==============
اینکه فرمودین: (... حضرت یوسفم چون به یکی از بنده های خدا رو زده بود چندین سال تو زندان موند امامان و پیامبرانم بنده های خدا هستن پس واسطه قرار دادنشون کفره )
این یک قیاس مع الفارقه!! یعنی یک قیاسی که ربط به موضوع نداره و آوردنش فاحش و اشتباهه!
اول اینکه، حضرت یوسف از دوتا از بنده های خدا در خواست کمک کرده بود.
دوم اینکه، حضرت یوسف انسان و پیامبری معصوم و پاک بود و جایز نیست که معصوم یک انسان معمولی را واسطه آزادی خودش قرار بده.
سوم اینکه، بسیار زشت و قبیحه که ما دو انسان معمولی رو با ائمه مصومین علیهم السلام و پیامبران الهی قیاس کنیم.
و چهارم اینکه ما هیچ انسان معمولی رو واسطه قرار نمی دیم بلکه کسانی رو واسطه فیض قرار میدیم که از هر حیث کامل و بی نقص بوده و تابع هیچ گونه هوی و هوسی نیستند.
(( و اینکه مهمتر از همه، خود خداوند دستور داده که اینچنین افرادی رو واسطه بین خودمون و خودش قرار دهیم ))
=============
اینم چند مدرک و سند که دال بر دستور و امر خداوند و حدیث از معصومین، در تأیید واسطه قرار دادن پیامبران و امامان می باشد.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ . المائدة / 35 .
اي كساني كه ايمان آورده‌ايد ، از خدا بترسيد و براي تقرب به او ( وسيله‌اي ) بجوييد .

حضرت زهرا سلام الله عليه مي‌فرمايد :
وأحمد اللّه الذي بعظمته ونوره يبتغي مَن في السموات والأرض إليه الوسيلة ونحن وسيلته في خلقه .
تمام آن‌چه در آسمان و زمين هستند ، براي تقرب به خداوند به دنبال وسيله هستند و ما وسيله و واسطۀ خداوند در ميان خلقش هستيم .

و از أبي هريره در بارۀ قصۀ حضرت آدم نقل شده است :
يا آدم هؤلاء صفوتي... فإذا كان لك لي حاجة فبهؤلاء توسل، فقال النبي: نحن سفينة النجاة من تعلق بها نجا ومن حاد عنها هلك، فمن كان له إلى الله حاجة فليسألنا أهل البيت .
فرائد السمطين ، ج1 ، ص 36 ح 1 و المناقب للخوارزمي ، ص 318 ، ح 320 .
اي آدم ! اين‌ها ( اهل بيت ) برگزيدگان من هستند ... هر وقت حاجتي داشتي اينها را واسطه قرار بده . پيامبر اسلام (صلي الله عليه وآله وسلم) فرمودند : ما كشتي نجات هستيم ، هر كس سوار اين كشتي شد ، نجات خواهد يافت و هر كس سر پيچي كند ، هلاك مي‌شود ، هر كسي حاجتي به سوي خداوند دارد ، بايد ما اهل بيت را واسطه قرار دهد .

انشاءلله که خداوند به همه ما آن بصیرت لازم را عطا فرماید / متشکرم